نقش دانش آموزان و فرهنگیان علی آباد کتول در شکل گیری انقلاب اسلامی

Aliabadd57110در قسمت قبلی به بخش هایی از فعالیت های ضد ستم شاهی سال های پیش از انقلاب اسلامی در شهرستان علی آباد کتول اشاره کردیم.در این گزارش به بررسی نقش دانش آموزان و فرهنگیان شهرستان علی آباد کتول اشاره می کنیم.

به گزارش زرین نامه؛ فرهنگیان و به تبع آنان دانش آموزان همواره جزء پیش قراولان حرکت های اجتماعی بوده اند. معلمان، دبیران و کادر آموزش و پرورش که به اختصار فرهنگیان اطلاق می شوند. به واسطه تماس مستقیم با مبانی علم، فرهنگ، ادبیات و تعلیم و تربیت از عناصر فرهیخته جامعه بوده وبواسطه همین فرهیختگی علی الاصول فعالیت های اجتماعی را مدیریت می کنند.

پر واضح است کم توجهی یا احیاناً بی توجّهی حاکمیت های سیاسی به آنان وعدم درک شرایط سخت کسب و کار و مشکلات تعلیم وتربیت این عناصر را به نوک پیکان حمله به آنان تبدیل می کند.

در دوران اختناق ستمشاهی کمترین توجّه به قشر فرهنگی جامعه بوده وعلاوه بر آن استفاده ابزاری از آنان در مراسم و مناسبت های خود ساخته و بی پیشینه آن دوران (نظیر چهارم آبان تولّد شاه معدوم) زمینه را برای اعتراضات عمومی این قشر فراهم می آورد.

نگارنده به دلیل رشد و نمو در کنار یکی از فرهیختگان استان مازندران(وقت)یا دشت گرگان که سمت استادی و پیر و مرشدی بر اکثر فرهنگیان و اهل شعر وادب شهرستان واستان ( ابوی گرامی مرحوم ملا اکبر دیلمی ) و مشاهده مرارت ها و سختی های زندگی یک فرهنگی در دوران ستمشاهی بارها و بارها طعم تلخ بیماری، عسرت و تنگدستی، بر هم ریختگی عصبی و... را از نزدیک مشاهده نمودم، شاهد بودم که این قشر فرهیخته در آگاهی مردم، ترویج فرهنگ اسلام و انقلاب اسلامی و بیان ظلم و ستم ستمشاهی تلاش بی شائبه ای کردند که ثمرۀ آن تربیت دانش آموزان انقلابی و پرهیجان و جهاد گر بوده است.

این در حالی بود که عناصر ساواک (اعم از مخبرین وعمّال درجه دو و سه) و نظامیان دسته چندم رژیم در همین شهرستان دارای دبدبه و کبکبۀ بی مانندی بودند که نام هایی نظیر امیر امجد، تیمسار مزیّن، نصرت الله خان معززّی و ... هنوز در اذهان عمومی باقی مانده است.

در چنین شرایطی با روشن شدن اولین شعله های انقلاب اسلامی در شهرستان و مشتعل شدن شعله های خشم عمومی نسبت به فریب کاری، ظلم و ستم آشکار، تبعیض و بی عدالتی، وابستگی به استکبار جهانی، همدستی و هم داستانی با رژیم غاصب صهیونیستی و دشمنی با ملّت های مسلمان و... از سوی طاغوت زمان، آنان که داستان کاوه آهنگر ، دلیران تنگستان، عیّاران سیستان و عبّاس گالش گلستان را به دانش آموزان تعلیم می دادند این بار آنان را علیه ضحّاک زمان، خونریز دوران محمّدرضا منحوس پهلوی شوراندند.

نقطۀ اولیه حرکت های دانش آموزی از دبیرستان نادر سابق(دکترعلی شریعتی فعلی)واقع در شرق شهر علی آباد کتول و هنرستان صنعتی واقع در جنوب این شهر شکل گرفت و کم کم از پریدن از دیوار و پیوستن به صف تظاهرات عمومی شهر به توزیع اعلامیه های حضرت امام راحل عظیم الشأن(ره)و اجرای تئاتر، سرود و حرکت های نمادین دیگر تغییر ماهیّت داد.

در روزهای پرجوش و خروش سال 57 گاهی دانش آموزان دبیرستان نادر (دکتر علی شریعی فعلی)با سازماندهی و شور و نشاط به سوی هنرستان صنعتی حرکت کرده و در بین راه دبیرستان ها و مدارس دیگر به آن ها ملحق می شدند و یا برعکس و نهایتاً این دانش آموزان بودند که به رغم فشار مسئولین طاغوتی مدارس و ضرب وشتم آنان به دلیل ترک کلاس های درس، خشونت و ارعاب ژاندارمری و بعضاً پلیس منشأ تحرکّات انقلابی شهرستان بودند.

اساتید و معلمانی که با فشار و ارعاب حکومت شعر و سرود برای جشن های حاکمیّت منحوس پهلوی تنظیم می کردند، این بار با عشق و علاقه و اشتیاق (خمینی ای امام – ای ایران ای مرز پر گهر – الله و اکبر خمینی رهبر و.... ) را در قالب سرود تعلیم می دادند و تئاتر های انقلابی را با همراهی دانش آموزان نو انقلابی و گریم های ساده و خلاقیّت های دانش آموزان به روی صحنه می بردند.

جناب آقای حاج علی اصغر زنگانه خاطره شیرینی را از آن زمان روایت می کند:

«در روز های حرکت انقلاب اسلامی(قبل از پیروزی)واوج مبارزات، فرزندان انقلابی امام (ره) و روحانیت با اجرای نمایشنامه ها و جلسات قرآن و ... به تبلیغ و تبیین تفکّرات حضرت امام (ره) و تشیّع علوی می پرداختند.

از جمله اجرای نمایشنامه «سربداران» بود که در این نمایشنامه مرحوم شهید محمدرضا معززی نقش راوی را اجرا می کردند. آن شهید بزرگوار در حالی که در نمایش مشغول بیان ظلم و ستم عباسیان بود به درختی که برای نمایش درون یک بشکه نصب شده بود، تکیه داده بودند و در حال روایت کردن داستان بودند که ناگهان این درخت می افتد. ایشان با زیرکی که داشتند برای آنکه نمایش بهم نخورد سریع جمله ای را به متن اضافه کرده و گفتند:«آه،آه،آه ظلم عباسیان آنقدر زیاد بود که حتی درخت تاریخ هم تحمل شنیدن آن را نداشت و سرنگون شد» و این زیرکی شهید باعث شد که نمایش به خوبی به پایان برسد و هیچ یک از تماشاچیان نیز متوجّه این اتفاق نشدند و گمان کردند که واقعاً افتادن درخت بخشی از این نمایش بوده است.»

در روزهای ابتدای سال تحصیلی 57-56 اولین هسته های این فعالیت های انقلابی با حضور جوانانی شکل گرفت که اکنون یا موسفید کرده و جزء میانسالان جامعه محسوب شده و یا پس از عمری جهاد و مجاهدت در راه آرمان های انقلاب اسلامی پیشکسوت ویا جانباز انقلاب اسلامی هستند.

برخی که از لیاقت و شایستگی بیشتری برخوردار بودند، هم اکنون در گلزار شهدای منطقه در قطعه شهدا آرمیده اند. شهیدان دکتر محمّدرضا معززّی، عبّاسعلی زنگانه، محمّد رضا خواستار، علی تجری، سید محسن حسینی، سید حسن حسینی (روحانی رسانه ای و اهل تبلیغ و قلم و دوربین) و بسیاری دیگر که اکنون اسوۀ حسنه ای برای نسل های بعدی شده اند، از آن جمله اند.

این حرکت خود جوش و ریشه دار آنقدر اصیل و مایه دار بود که حرکت های فرعی را در خود ذوب کرد. نگارنده بیاد می دارد در روزهای پائیز 57-56 که یاد شد به همّت برخی از دوستان مبارز و انقلابی با مشارکت هنرجویان هنرستان صنعتی تحصنی طولانی در محوطه هنرستان شکل گرفت که به واسطه تأثیر بسزای آن بر محیط انقلابی شهرستان علی آباد کتول اکثر بازاریان، علماء، روشنفکران و ... طبقات مختلف مردم به این حرکت پیوستند.

روزها این محل به پاتوق انقلابیون تبدیل شده بود، از قضا برخی عناصر سازمان منافقین (مجاهدین خلق) که در شهرستان به جنبش مجاهدین مشهور بودند، بطور ظاهری و کاملاً منافقانه به این حرکت پیوستند ولی واضح و روشن بود که در بسیاری از مبانی و اصول با انقلابیون واقعی چالش های اساسی داشتند. این ختلافات آنقدر بنیادین و اصولی بود که نمی توانست در پَس تعارفات و فامیلیت های عناصر پنهان شود، لذا درگیری ها ابتدا به صورت لفظی و تمسخرآمیز و در نهایت به زد و خورد و حذف آن عناصر از صحنه انجامید.

نکته قابل ذکر در بیان این اختلافات را ابتدا در نگرش ویژه آنان به آداب و شرایع مذهبی باید جستجو کرد و سپس در میزان پایبندی به اصول اصلی انقلاب اسلامی نظیر ولایت فقیه و رهبری امام راحل عظیم الشأن (ره) که در مورد اول، در شکلی طنز آمیز نماز جماعت را (عمداً) به امامت یک دختر خانم مانتوئی و به صورت صفوف مختلط دخترو پسر و باقرائت فارسی(یعنی بجای الله اکبر – می گفتند خدا بزرگتر است و قص علیهذا) اقامه می کردند و در مورداعتقاد به ولی فقیه آن را تنها رهبر مذهبی انقلاب می دانستند و می گفتند در مسائل سیاسی ما از پروتکل سازمان (اساسنامه و مرامنامه) اطاعت می کنیم.

در واقع فرزندان معنوی حضرت روح الله در محاصره دو سه نوع اقدامات مقابله گر و پیشگیرانه بودند، اول عناصر ساواک منحله(سازمان اطلاعات و امنیت کشور)و پلیس و ژاندارمری که به صورت محسوس و نامحسوس آن ها را کنترل و تعقیب می کردند، در نوبت بعد از سوی گروهی غرب زده که قصد داشتند در صفوف انقلاب رخنه کنند و آن را به انحراف بکشانند و سوم افراد متحجر و به ظاهر مذهبی که در مساجد و تکایا آنان را لعن و نفرین می کردند.
یکی از باور های اساسی آن دوران بین دانش آموزان انقلابی این بود که باید با مطالعه آثار بزرگان دین و علماءانقلابی بر معارف دینی و انقلابی افزود، بنابراین تبادل کتب شهیدان مطهّری، دکتر شریعتی، امام راحل عظیم الشأن(ره، شهید محراب دستغیب، مرحوم آیت الله طالقانی و هر منبعی که بتواند بر معارف انقلابی آن ها بیفزاید، یکی از روش جاری های فعالیت های انقلابیون دانش آموز بود.

دیگر ابزار تقویت بنیه دفاعی – انقلابی تلمّذ و شاگردی در حضور علماء، فرهیختگان فرهنگی و سخنرانان بنامی بود که به مناسبت های مختلف به این شهر انقلابی و معروف به «قم کوچک» برای تبلیغ به ویژه ایّام محرّم و صفر می آمدند.

مساجد شهرستان به واسطه حضور جوانان دانش آموز انقلابی و در صحنه کانون تحرکات انقلابی و مذهبی بود که منبری و سخنران آن حجت الاسلام شهید کافی، حجت الاسلام موسوی، نوغانی،استاد مرحوم فلسفی، حسینی (امام جمعه فعلی مینودشت)، نصرتی (امام جمعه خان به بین)، حضرت آیت الله معصومی(نماینده ولی فقیه در استان خراسان جنوبی) و .... بودند.

پس از منبر و سخنرانی پای منابر، صحن مساجد، بهترین محل قرار و مدار انقلابیون به ویژه جوانان و ادامه بحث های سیاسی با بزرگترها به ویژه علما بود.

هسته مرکزی همین جوانان انقلابی و دانش آموزان و فرهیختگان فرهنگی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز نهاد ها و سازمان های انقلابی به ویژه نهاد های سرافراز انقلاب اسلامی مثل کمیته انقلاب اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و... را شکل دادند.

هر چند به دلیل تقارن دهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی و سالگرد دهه فجر انقلاب اسلامی نمی توان اسامی و عناوین برخی از عناصر انقلابی را در اینگونه مقالات درج نمود، ولی به واسطه تبرّک از معلم شهید خواستار که در دوران انقلاب اسلامی فعالیت چشمگیری در بیداری نسل جوان در کانون مسجد صاحب الزمان (عج) داشتند، پس از پیروزی انقلاب اسلامی به خدمت خود در کسوت معلّمی ادامه داد وزمان جنگ تحمیلی به دفاع از مرز کشور و دفع تجاوز دشمن شتافت و عاش سعیداً و مات سعیداً. یا شهیدان دیگری که پیش تر از آنان یاد شد.

نتیجه اینکه حرکت انقلابی مردم شهرستان انقلابی علی آباد کتول در همه لایه های جامعه ریشه دوانده بود و به واسطه همین اصالت و ریشه دار بودن «قم کوچک» لقبی بود که انقلابیون بزرگ به شهرستان کوچک علی آباد کتول به لحاظ جغرافیائی و بزرگ به لحاظ شأنیت انقلابی داده بودند.

به یاری خدا در بخش بعدی به اصلی ترین ریشه و محرّک فعّالیّت های انقلابی شهرستان علی آباد کتول یعنی روحانیت می پردازیم.

نویسنده: محمد دیلم کتولی

لینک مرتبط:

نقش مردم علی آباد کتول در پیروزی انقلاب اسلامی

نقش روحانیون علی آباد کتول در عمومی شدن حرکت های انقلاب اسلامی

حرکت های انقلابی مردم علی آباد کتول در سال 57/ تصاویر

ادامه دارد/

نظرات
هنوز هیچ دیدگاهی ثبت نشده است اولین نظر را شما ثبت کنید
ثبت دیدگاه

ارسال دیدگاه